عقود معین در قانون مدنی

عقود معین در قانون مدنی

شرح انواع عقود معین در قانون مدنی و انواع خیارات در قانون مدنی

عقود معین در قانون مدنی

عقد معین یکی از نوعی از عقود در قانون مدنی است که طرفین قبل از انجام عقد، شرایط دقیق و معینی را برای انجام عقد تعیین می‌کنند. به عبارت دیگر، در عقد معین، شرایط و شرط‌های معینی برای انجام عقد بین طرفین وجود دارد.

در عقد معین، از عباراتی مانند “بهای معین”، “تاریخ تحویل معین” و “موضوع معین” استفاده می‌شود. در این نوع از عقود، شرایط دقیق و مشخصی برای انجام عقد وجود دارد و در صورتی که هر یک از طرفین این شرایط را نقض کنند، ممکن است به تعقیب قانونی و تجاوز به حقوق طرف دیگر منجر شود.

عقد معین در مواردی مانند خرید و فروش ملک، اجاره و مستأجری، برخی از نوعی از قراردادهای خدماتی، تعهدات اعتباری و بسیاری از موارد دیگر استفاده می‌شود. در هر صورت، هدف از استفاده از عقد معین، تضمین عدم ابهام و روشنی در موضوع انجام عقد و محدود کردن هرگونه تجاوز به حقوق طرف دیگر است.

در عقد معین، شرایط قرارداد در قسمت‌های مختلفی از قرارداد ذکر می‌شوند که می‌توان به آن‌ها اشاره کرد. به عنوان مثال، در قرارداد خرید و فروش ملک، شرایط مربوط به نوع ملک، مساحت، قیمت، شرایط پرداخت و زمان تحویل معین می‌شود.

📄👈🏽بیع
عبارتست از تملیک عین به عوض معلوم (ماده ۳۳۸ ق.م)

📄👈🏽مضاربه
عقدی است که به موجب آن احد متعاملین سرمایه میدهد با قید اینکه طرف دیگر با آن تجارت کرده و در سود آن شریک باشند.صاحب سرمایه مالک و عامل، مضارب نامیده می شود.(ماده۵۴۶ ق .م)

📄👈🏽وکالت
عقدی است که به موجب آن یکی از طرفین طرف دیگر را برای انجام امری نایب خود نماید.( ماده ۶۵۶ ق .م)

📄👈🏽کفالت
عقدی است که به موحب آن احد طرفین در مقابل طرف دیگر احضار شخص ثانے را تعهد میڪند. متعهد را ڪفیل و شخص ثالث را مڪفول و طرف دیگر را مڪفول له میگویند.(ماده ۷۳۴ ق.م)

📄👈🏽معاوضہ
عقدے است ڪه به موجب آن یڪے از طرفین مالے میدهد به عوض مال دیگر ڪه از طرف دیگر اخذ میڪند بدون ملاحظه اینڪه یڪے از عوضین مبیع و دیگرے ثمن باشد.( ماده ۴۶۴ ق .م)

📄👈🏽ودیعہ
عقدی است ڪه به موجب آن یک نفر مال خود را به دیگرے میسپارد براے آنڪه آن را مجانا نگه دارد .ودیعه گذار ،مودع و ودیعه گر را مستودع یا امن میگویند.( ماده ۶۰۷ ق .م )

📄👈🏽عقد ضمان
عبارتست از اینڪه شخصے مالے را ڪه بر ذمه دیگرے است به عهده بگیرد .متعهد را ضامن طرف دیگر را مضمون له و شخص ثالث را مضمون عنه یا مدیون اصلے می گویند.(ماده ۶۸۴ ق .م)

📄👈🏽رهن
عقدے است ڪه به موجب آن مدیون مالے را براے وثیقه به داین می دهد .رهن دهنده را راهن و طرف دیگر را مرتهن میگویند .(ماده ۷۷۱ ق .م)

📄👈🏽اجاره
عقدے است ڪه به موجب آن مستاجر مالک منافع عین مستاجر میشود. اجاره دهنده را موجر و اجاره ڪننده را مستاجر و مورد اجاره را عین مستاجره می گویند.(ماده ۴۶۶ ق.م)

📄👈🏽مساقات
معامله ایست ڪه بین صاحب درخواست و امثال آن با عامل در مقابل در مقابل حصہ مشاع معین از ثمره واقع می شود و ثمره اعم است از میوه و برگ گل و غیر آن.

📄👈🏽جعالہ
عبارتست از التزام شخصے به اداء اجرت معلوم در مقابل عملے اعم از اینڪه طرف معین باشد یا غیر معین. (۵۶۱ ق .م)

📄👈🏽عاریہ
عقدی است ڪه به موجب آن احد طرفین به طرف دیگر اجازه می دهد ڪه از عین مال او مجانا منتفع شود .عاریه دهنده را معیر و عاریه گیرنده را مستعمر گویند.(ماده ۹۳۵ ق.م)

📄👈🏽شرڪت
عبارتست از اجتماع حقوق مالڪین متعدد در شئ واحد به نحو اشاعه (ماده۵۷۱ ق.م )

📄👈🏽مزارعہ
عقدی است ڪه به موجب آن احد طرفین زمینے را براے مدت معینے به طرف دیگر میدهد ڪه آن را زراعت ڪرده و حاصل را تقسیم ڪند.(ماده ۱۸۵قانون ق .م)

📄👈🏽قرض
عقدی است ڪه به موجب آن احد طرفین نقدار معینے از مال خود را به طرف دیگر تملیک میڪند ڪه طرف مزبور مثل آن را از حیث مقدار و جنس و وصف رد نماید. ودر صورت رد تَعَذر رد مثل قیمت یوم الرَد را بدهد.(ماده ۶۴۸ ق.م)

📄👈🏽حوالہ
عقدی است ڪه به موجب آن طلب شخصے از ذمه مدیون به ذمه شخص ثالث منتقل میگردد. مدیون را محیل ،طلبڪار را محتال، شخص ثالث را محال علیه مے گویند.(ماده ۷۲۴ ق.م)

📄👈🏽هبہ
عقدی است ڪه به موجب آن یڪ نفر مالے را مجانا به ڪس دیگرے تملیک میڪند. تملیک ڪننده را واهب ،طرف دیگر را متهب مالے را ڪه مورد هبه است ،عین موهوبه می گویند.(ماده ۷۹۵ )

اما در خصوص خيارات

❓آیا می دانید کلمه خیارات در قرارداد یعنی چه؟ خیار به معنی ( اختیار فسخ) در قرارداد است.

✅به منظور تعریف واضح تر شایسته است بدوا تمرکز شویم که در برخی از عقدها (قراردادها) قانون مدنی به طرفین قرارداد، اختیار فسخ داده است. به عنوان مثال در عقد بیع (خرید و فروش) به طرفین قرارداد یازده تا خیار (اختیار فسخ) داده شده است. مستند ماده 369 قانون مدنی که عنوان می کند خیارات از قرار ذیلند:

  1.  خیار مجلس
  2.  خیار حیوان
  3.  خیار شرط
  4.  خیار تاخیر ثمن
  5.  خیار رویت
  6.  تخلف وصف
  7.  خیار غبن
  8.  خیار عیب
  9.  خیار تدلیس
  10. خیار تبعض صفقه
  11.  خیار تخلف شرط

که در اینجا به تعریف یکایک آن به اختصار می پردازیم.

خیار مجلس 👇

یعنی هر یک از طرفین بعد از منعقد شدن قرارداد در جلسه عقد و مادام که از یکدیگر جدا نشده اند اختیار فسخ معامله را دارند (ماده 397 قانون مدنی).

خیار حیوان 👇

یعنی اگر حیوانی معامله شود خریدار تا سه روز از زمان انعقاد قرارداد اختیار فسخ (یعنی بر هم زدن معامله) را دارد.

خیار شرط 👇

یعنی مطابق ماده (399 قانون مدنی): در قرارداد (بیع) خرید و فروش ممکن است شرط شود که در مدت معین برای فروشنده یا خریدار یا هر دو یا شخص ثالث اختیار فسخ معامله قید شود.

خیار تاخیر ثمن 👇

یعنی هر گاه چیزی که مورد معامله قرار می گیرد (مبیع) برای پرداخت ثمن یا تحویل آن چیز بین طرفین عقد مدتی معین شده باشد اگر از 3 روز از زمان انعقاد قرارداد خرید و فروش بگذرد و در این مدت نه فروشنده مبیع را تحویل خریدارنماید و نه خریدار تمام ثمن (مثلا پول) را به فروشنده بدهد فروشنده اختیار دارد معامله را به هم بزند.

خیار رویت 👇

یعنی هرگاه کسی مالی را ندیده ولی فقط وصف آن را از فروشنده شنیده بخرد بعد از دیدن اگر دارای آن وصف که قبلا ذکر شده است. ولی هنگام تحویل فاقد آن وصف باشد خریدار اختیار دارد که معامله خرید و فروش (بیع) را به هم بزند (یعنی فسخ کند) یا آنکه به همان نحو که هست قبول نماید ماده 410 قانون مدنی.

خیار تخلف وصف 👇

یعنی هرگاه یکی از طرفین قرارداد (یعنی خریدار یا فروشنده) مالی را سابقا دیده و به اعتماد سابقه دیدن معامله کند و بعد از اینکه کالا را دید و متوجه شد مال مزبور اوصاف سابقه را ندارد، اختیار بر هم زدن معامله را دارد(اختیار فسخ قرارداد
خیار غبن 👇

یعنی هر گاه یکی از طرفین عقد در معامله متوجه شوند که اختلاف زیادی در ثمن (مثلا پول) یا ارزش معامله باشد اختلاف و قیمت واقعی بسیار باشد بعد از آگاهی به این اختلاف (بعد از علم به غبن) می تواند معامله را فسخ کند. ماده 416 قانون مدنی

خیار عیب 👇

یعنی اگر بعد از معامله عیبی ظاهر شود که مشخص شود مورد معامله معیوب بوده خریدار مختار است در قبول آن با کسر قیمت از آن و یا فسخ آن معامله.

خیار تدلیس 👇

مثلا کالایی را معیوب و یا شکسته طوری جلوه دهند که سالم است و اگر فروشنده خریدار را فریب داده خریدار حق بر هم زدن معامله (فسخ بیع) را دارد و اگر خریدار نسبت به ثمن معامله تدلیس کرده فروشنده حق فسخ معامله را دارد.(مواد 438 و 439 قانون مدنی).

خیار تبعض صفقه 👇

در این صورت خریدار حق فسخ معامله را خواهد داشت. البته مطابق ماده 441 قانون مدنی خریدار در این صورت می تواند بیع قرارداد واقع شده را نسبت به قسمت سالم قبول کند و نسبت به آن قسمت که باطل است ثمن (مثلا پول آن را) مسترد کند.

اطلاع رسانی با ایمیل
اطلاع از
0 پرسش و پاسخ حقوقی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها